Web Analytics Made Easy - Statcounter

کیهان نوشت: ملودرام تاریخی «خاتون» با نویسندگی و کارگردانی تینا پاکروان و تهیه‌کنندگی علی‌اسدزاده از جمله سریال‌هایی است که بسیاری از بخش‌های آن با طراحی‌های گوناگون کاربران فضای مجازی برای توسعه‌ مطالبات جریان‌های هرج و مرج‌طلب مورد استفاده قرار می‌گیرد.   روایت این سریال، با شخصیت «خاتون» و «شیرزاد ملک» یکی از افسران ارتش با اشغال ایران از شهریور ۱۳۲۰ آغاز می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  «خاتون» ویژگی‌هایی دارد که با زنان دوران خود شباهت چندانی ندارد و بر اساس اظهاراتش خواستار تغییرات فراوانی در زندگی شخصی و نحوه اداره کشور است و مطالبه جایگاه واقعی زنان (با گرایش فمنیستی) یکی از اهداف و خواسته‌های اوست. کاراکتری که با تفسیری سمبلیک با رخدادهای آنارشیستی اخیر ارتباط برقرار می‌کند.   این نشانه‌های بسیار مشابه با فعالیتی فمنیستی که در سریال «شبکه‌ مخفی زنان» محور روایت قرار گرفت و با وجوه مشترک محتوایی در ساخت سریال‌های تاریخی منجر به یک استنتاج مهم می‌شود که در گزارش ویژه صفحه تصویر بیست و هشت آذر 1401 با تیتر «بزک دوران استبداد رضاخانی با تأکید بر شعار زن، قدرت، شکوه» مفصل به آن اشاره شد.   یکی از بریده‌های مهم سریال خاتون که همزمان با آغاز آشوب‌های 1401 منتشر شد بخشی از این سریال است که خاتون و دوستش پروین مشغول قدم زدن هستند و او رو به دوستش می‌گوید: «پروین آدم یه وقتایی یه چیزهایی می‌بینه که باورش نمی‌شود.»   -پروین پاسخ می‌دهد: «ما اصلا تو این مملکت به دنیا آمدیم، هر روز چیزهایی ببینیم که باورمان نشود.»   سریال با یک نقطه زنی کاملا تمثیلی بدون آنکه متهم به این همانی با گفتمان معارض اخیر شود، در قالب دیالوگ و شیوه «این‌ همانی تاریخی» مخاطب را در بوته آزمون تطبیق رخدادهای روز و وقایع گذشته قرار می‌دهد.   در تحلیل سریال «شبکه مخفی زنان» اشاره شد که هدف اصلی آثار تاریخی ساخته شده در شبکه نمایش خانگی، گذشته ‌سازی برای آینده‌ است. مهم‌ترین سکانس فیلم که از شیوه این همانی تاریخی بهره می‌برد،سکانس هجوم مردم به سوی دفتر کنسولی اتحاد جماهیر شوروی است که با حمایت قاطعانه شیرزاد مواجه می‌شود.   جمعیت بسیار زیادی از ایرانیان مقابل سفارت شوروی برای اشغال این دفتر گرد هم آمده‌اند و سربازان روسی آماده شلیک به ایرانیان هستند. میزانسن تقابل تشدید می‌شود و شیرزاد به عنوان نماینده ارتش ایران با حرکتی مسلحانه مانع ورود معترضان به سفارت می‌شود. یکی از رهبران حمله این شورش به سفارت روسیه کاراکتر پروین (ستاره پسیانی) همان دوست همسر شیرزاد است.   شیرزاد در مواجهه با این حمله فریاد می‌زند: حمله شما به کنسولگری فقط قضیه را پیچیده‌تر می‌کند، دولت در حال مذاکره‌ است، پروین پاسخ می‌دهد: «دولت اگه لیاقت داشت کار به این‌جا نمی‌رسید.»   عزم مردم برای تسخیر کنسول‌گری روس تشدید می‌شود و شیرزاد فریاد می‌زند: «اگر یک نفر پایش را جلو بگذارد شلیک می‌کنم.» یکی از مبارزان فریاد می‌زند: «ببیند ارتش ایران را که حاضر است به خاطر حفاظت از دشمن، به مردم خودش شلیک کند.»   کاراکتر معترض دیگری در این سکانس رو به سرهنگ شیرزاد می‌گوید: «نباید روی مردم خودت اسلحه بکشی.»   سریال روی موضوع همراهی ارتش با معترضان پسا شهریور 1320 سکانس‌های نمایشی ویژه‌ای را طراحی کرده است.   در یکی از این‌همانی‌های سریال، شیرزاد رو به دانیال کافه‌چی‌ می‌گوید: «مردم بی‌صفتی داریم دانیال»! کافه‌چی پاسخ می‌دهد: نه... مردم بی‌صفت نیستند جناب سرهنگ، «خسته‌ان»،تو این فشار توقع دارن که ارتش پشت آنها باشد، نه رو به رویشان.   شیرزاد با کاراکتر اورنگ (بانیپال شومون) در کسوت یک روزنامه‌نگار برخورد بسیاری صریح و تندی دارد و اورنگ در مقابل او فریاد می‌زند:«دلم خون است برای مردمی که ارتش کشورش طرفشان نیست. الان احتکار توی قحطی یا دزدی به نفع مردم است یا خبررسانی ما؟ چرا فشار به مردم می‌آورید شما غلط نشانه گرفتید؟»   بخش‌های مورد اشاره در انتقاد از ارتش برای عدم همراهی با مردم در جریان آشوب‌های اخیر با موسیقی و کلیپ‌های بسیار متفاوتی در صفحات مجازی و پلت‌فرم‌های مختلفی بازنشر شد و همین بازفرآهم‌آوری هدفمندانه در تهییج عمومی، نقش سازنده‌ای را ایفا می‌کرد و آشوب‌گران مطالبه همراهی ارتش با آنان را مطرح کردند، حتی در نخستین مصاحبه فرخ‌نژاد با شبکه اینترنشنال این موضوع دوباره تکرار شد.   صفحاتی که کارویژه سینمایی مرتبط با آشوب‌های اخیر را در اینستاگرام برعهده داشتند، بارها اقدام به بازفراهم‌آوری بریده‌های ملتهب این سریال در نسبت با موضوعات روز کردند.   اشاره موکد به عدم همراهی ارتش در وقایع پسا شهریور 1320 به عنوان یک کد نمایشی بارها در لحظات تاثیرگذار سریال مورد استفاده قرار گرفت و با توجه به وضعیت ملتهب کشور در سال‌های اخیر می‌توان این تحلیل را مدنظر قرار داد که این سریال مثل «شبکه مخفی زنان» برای عبرت آموزی از گذشته ساخته نشده و هدف اصلی سازندگان ارائه راهبرد برای آینده است.   وقتی شرایط ورود متفقین جنبه تقابلی پیدا می‌کند، تیمسار با ایفای نقش فرخ نعمتی می‌گوید: «گاهی اوقات شک می‌کنم که اینها(برخی افسران ارتش) ایرانی هستند، من که نمی‌توانم جوان‌های مردم رو با دست و شکم خالی بفرستم جلوی توپ.»   اگر دیالوگ‌های بازیگران را در لحظات غیر مرتبط سریال بررسی کنیم به یک نتیجه جالب دست خواهیم یافت که خاتون اثری برای بازخوانی وضعیت‌های ملتهب اخیر است و هیچ ارتباطی به روایت ورود متفقین به ایران ندارد.   تحریک عمومی جامعه زنان با همان روش گذشته ‌سازی برای اهداف آینده را می‌توان در دیالوگ ساختارشکن دیگری جست‌وجو کرد. تشویق و ترغیب حضور هر چه بیشتر زنان در کنش‌های اجتماعی را می‌توان به آینده‌نگری سریال تعمیم داد.   در یکی از دیالوگ‌های سریال شیرزاد رو به همسرش می‌گوید: جنگ مگه جای زن‌هاست؟   خاتون در پاسخ به او می‌گوید: چه فرقی می‌کند وقتی کسی ‌می‌تواند، باید بیاد، من دلم نمی‌خواد بچه‌ام زیر دست اجنبی بزرگ شود.   تمام این نشانه‌ها و تقابل رجب‌اف با شیرزاد محتوایی را ارائه می‌دهد که ایران به نوعی مستعمره روسیه است و این وضعیت‌های نمایشی با ظرافت‌هایی خاص، کاملا امروزی به نظر می‌رسد و رویکردهای ضد روس سریال در حالی قسمت به قسمت تشدید می‌شود که کشورمان در شرایط کنونی از متحدان استراتژیک روسیه به شمار می‌آید.   پروین یکی از شخصیت‌های مبارز این سریال است و در گفت‌وگویی دوستانه، خاتون به او می‌گوید: «پروین شما چی می‌گین؛ دیکتاتوری یا اشغال؟»و دوستش در پاسخ به او می‌گوید: «نه دیکتاتوری نه اشغال؛ آزادی. چیزی که الان شده رویا.»   این بخش از سریال خاتون بارها و بارها در پلت‌فرم‌های مختلف همزمان با آغاز آشوب‌ها برجسته و بازنشر شد تا پیش‌بینی‌ها درباره محتوای ساختارشکن آن و انتقادات فراوان به محتوای آینده‌نگرانه دوباره به عنوان تحلیلی منطقی در نسبت با شرایط روز فرصت مطرح شدن پیدا کند.   این سریال از زمان انتشار تا کنون با حمایت بسیاری از چهره‌های سیاسی حاکمیتی مواجه شده و در مهم‌ترین برنامه‌های تلویزیونی مورد تمجید واقع شده و رویکردهای آینده‌نگرانه آن به کلی نادیده گرفته شده است.   به عنوان مثال با فعال شدن هشتگ اعدام نکنید، سکانسی از سریال که کاراکتر خاتون معترض به کشته شدن دوست مبارزش پروین توسط عوامل زیردست شوهرش، در صفحات مجازی بارها بازنشر شد.   در یکی از روایت‌های فرعی سریال، نویسنده و کارگردان سریال تینا پاکروان‌، نقش زنی را ایفا می‌کند که همسرش دستگیر شده است. روایت او چنین است: «ریختند با یک ماشین سیاه (همسرم) را به زور بردند، هیچ‌کس نمی‌داند کجا؟ هر کجا می‌روم نام او نیست، نمی‌دانم بابت نبودن نام او خوشحال باشم یا ناراحت؟»   خاتون می‌گوید: «به چه جرمی اورا گرفتند؟»   زن می‌گوید:‌«این‌ها برای گرفتن دنبال جرم نمی‌گردند، هرکاری دلشان می‌خواهد دارند می‌کنند. زدن، کشتن، گرفتن، سربه نیست کردن.... فعلا زور دست این‌هاست.»   میزانسن طوری طراحی شده و روایت به صورتی عرضه می‌شود که گویی همسر یکی از دستگیر شدگان آشوب‌های اخیر مشغول گفت‌وگو با یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان است. چون عبارت‌هایی که او به کار می‌برد هیچ شباهتی با نحوه برخورد با معترضان در زمان اشغال کشور در دوران ورود متفقین به ایران ندارد.   بسیاری از جزئیات نمایشی سریال هیچ ارتباطی به وقایع پسا شهریور 1320 ندارد و بیشتر لحظات، ارجاعاتی به رخدادهای روز است.   یکی از ارجاعات طعنه‌دار امروزی در لوکیشن کتاب فروشی زمانی در قالب دیالوگ ارائه می‌شود که خاتون به اخوان کتاب فروش می‌گوید کتاب جدید چه خبر؟ اخوان پاسخ می‌دهد: «هیچی، همینا رو نصفشو از ترس سانسور گذاشتیم تو انبار.»   در حالی‌که با ورود متفقین کشور در شرایط جنگی و هرج و مرج طلبانه‌ای قرار داشت و سانسور حکومتی محلی از اعراب نداشت.   با این حال مسئولین و منتقدانی که در تمجید از این سریال با یکدیگر رقابت داشتند یک‌بار دیگر کارکرد بریده‌های این سریال را با هشتگ‌های «زن زندگی آزادی» و «اعدام نکنید» در فضای مجازی باید بررسی کنند.

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: آشوب های اخیر فریاد می زند ورود متفقین پاسخ می دهد آشوب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۴۵۴۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تکیه خاتون‌آبادی، نقش جهانی کوچک در دل تخت فولاد

تکیه خاتون‌آبادی از تکایای تخت‌فولاد است که کاشی‌‎کاری گنبد آن که روش معرق یا نقوش اسلیمی آراسته شده است؛ در قسمت بالا کتیبه‌ای به خط ثلث با مضمون آیاتی از قرآن به شیوه کاشی هفت رنگ خشتی وجود دارد و در زیر آن نیز از خط کوفی ساقه‌بندی استفاده شده که به تسبیحات اربعه و اسامی امامان اشاره می‌کند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، تکیه خاتون‌آبادی یکی از تکایای اواخر دوران صفوی منسوب به علامه میر محمداسماعیل خاتون‌آبادی است که در دوران حیات او به‌عنوان مدرسه علمیه از آن استفاده می‌شده و با مرگ او و دفنش داخل مدرسه این محل به تکیه تبدیل می‌شود.

این تکیه در شمال تخت‌فولاد، در کنار کوچه واله، مقابل غسال‌خانه سابق که امروزه ساختمان مخابرات است، قرار دارد و ساختار آن عبارت است از یک صحن با ورودی اصلی مستقیم به صحن از طرف شمال صحن، سر درب و سکوهای خسته نشین است.

جبهه غربی صحن دارای یک ایوان در گوشه شمال‌غربی است که مَدرَس و مدفن میر سید محمداسماعیل خاتون‌آبادی در پشت این ایوان قرار دارد که این مدرس به شکل چهار صفه است؛ قبر خاتون‌آبادی در صفه جنوبی آن قرار گرفته و در زیر مدرس نیز سردابی است که محل عبادت و ریاضت خاتون‌آبادی بوده و بالای مدرس اتاقی کوچک مانند است که روی آن اتاق گنبدی نار با کاشی‌کاری معرق و با طرح اسلیمی زیبا و با رنگ غالب لاجوردی و سفید بر زمینه فیروزه‌ای است.

در کل، معماری بنا، به شیوه اصفهان بسیار خوش تناسب و زیبا است؛ در اطراف صحن اتاق‌هایی است که محل سکونت طلاب بوده و بعداً محل دفن بزرگانی از خاندان خاتون‌آبادی شده است؛ جنوبی صحن فضای یک مسجد کوچک تابستانی است و محراب گچی ساده و مقرنس‌های ظریف و زیبا در این مکان نظرها را به خود جلب می‌کند، همچنین در جبهه شرقی یک دالان ارتباطی به صحن تکیه آغاباشی قرار دارد.

این بنا در تاریخ ۱۰/‏۰۳/‏۱۳۸۲‬ شمسی با شماره ۹۰۶۸ در فهرست آثار ملی ثبت شده است.

تعمیر تکیه خاتون آبادی

آخوند گزی در تذکره القبور می‌نویسد: «گویند نانوایی از دست فراش‌های حاکم گریخته در این تکیه آمده و این تکیه مخروبه بوده با خود نیت می‌کند که اگر این مرد بزرگوار و صاحب مقامات است فراش‌های حاکم مرا نمی‌بینند تعمیر این گنبد و اینجا را می‌کنم بعد فراش‌های حاکم آمده توی همانجا را گشته نانوا و را ندیدند بعد آن مرد نانوا تعمیر آنجا را نموده و رفع خرابی آنجا را کرده.»

تزئینات بنا

مفصل‌ترین تزئین، کاشی کاری گنبد تکیه است که به روش معرق یا نقوش اسلیمی آراسته شده است؛ در قسمت بالا کتیبه‌ای به خط ثلث با مضمون آیاتی از قرآن به شیوه کاشی هفت رنگ خشتی وجود دارد و در زیر آن نیز از خط کوفی ساقه‌بندی استفاده شده که به تسبیحات اربعه و اسامی امامان اشاره می‌کند و به روش معقلی در زمینه کاشی فیروزه‌ای کار شده است.

از موارد دیگر کاشی‌کاری می‌توان نمای شمالی تکیه اشاره کرد که نقوش آن در قسمت بزرگ‌تر است و سرمه‌دان با کاشی معقلی فیروزه‌ای و خطوط بنایی اسماً ا… و محمد و علی با کاشی سیاه است و در لچکی‌های کوچک‌تر از کاشی مشکی استفاده شده و مربع‌های بالای دارای نقوش صابونکی ساده است.

افراد شاخص مدفون در تکیه خاتون‌آبادی

میر سید محمداسماعیل خاتون‌آبادی:

فرزند سید محمدباقر، عالم فاضل، عابد زاهد فقیه و مفسر قرآن کریم. از شاگردان ملأ محمدتقی مجلسی، میرزا رفیعا نایینی و ملارجبعلی تبریزی است که سال‌ها امام جماعت و مدرس جامع جدید عباسی (مسجد امام) بوده است.

در اواخر عمر، در تخت‌فولاد مدرسه‌ای بنا کرد و به تدریس، تألیف و عبادت در آن مدرسه مشغول بود و بالغ بر ۳۵ تألیف داشته که از آن جمله «شرح اصول کافی»، «اعتقادیه» و «تفسیر قرآن» در چهارده مجلد است؛ وی ریاضی‌دان، مهندس و ستاره شناس برجسته‌ای بود که شهرت ویژه‌ای به تدریس و تعلیم علوم ریاضی داشت. او همچنین عارفی زاهد و پرهیزکار بود که به نقد تصوف عملی و متمایز نمودن عرفان صحیح شرعی از عرفان غیر شرعی همت گمارد.

در مورد وی گفته می‌شود که برای خود قبری در حجره‌ای در همین تکیه آماده کرده بود، شب‌ها بعد از فریضه مغرب و عشا در میان آن قبر رفته و تهجد در قبر گذاشته و بعد از آن از قبر بیرون می‌آمده، مشغول تألیف کتب از جمله تفسیر قرآن می‌شده است.

میر سید محمدباقر خاتون‌آبادی:

فرزند میر محمداسماعیل، عالم فاضل، فقیه محقق و ادیب، معروف به ملاباشی، نزد جمعی از علما از جمله محمدباقر محقق سبزواری، آقا حسین خوانساری به تحصیل پرداخت؛ میر محمدباقر، دانشمندی مورد توجه شاه سلطان حسین بود و عنوان معلمی او را داشت که پس از اتمام بنای مدرسه چهارباغ در سال ۱۱۱۸ قمری تدریس در این مدرسه به وی واگذار شد و پس از پدرش نیز مقام امامت و مدرسی مسجد جامع عباسی را برعهده داشت. از آثارش «آثار علوی»، «آداب دعا» و «ترجمه مکارم الاخلاق» است.

سید محمدحسین خاتون‌آبادی:

فرزند میرزا محمود، شاعر و ادیب و خوشنویس دانشمند، متخلص به «آزاد»، تحصیلاتش را در اصفهان و نجف به اتمام رسانیده، به تدریس در مدارس اداره فرهنگ مشغول شد؛ وی متبحر در علم الانساب، علوم غریبه، تاریخ، ادبیات نقاشی و طراحی بوده، خطوط ثلث، نسخ و کوفی را خوش می‌نوشت و در اصفهان در مدارس حقایق، جده کوچک و در تهران مدرسه شیخ عبدالحسین، آصفیه، سیروس و در نجف اشرف در مدرسه علمیه نجف تحصیل کرد.

مسلط به زبان عربی و آشنای با زبان‌های روسی، فرانسه و انگلیسی بود و خدمت فرهنگی او در مدارس شهرهای ساوجبلاغ تهران، ابرقو یزد، شهرضا، اردکان، اصفهان و مدرسه چهارباغ بوده و دارای مدال علمی درجه اول از وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه است.

کد خبر 748971

دیگر خبرها

  • از فیلمسازی بدون دیالوگ تا خندیدن به قضاوت
  • تکیه خاتون‌آبادی، نقش جهانی کوچک در دل تخت فولاد
  • نقد فیلم مست عشق + خلاصه، بازیگران و مدت زمان
  • کیهان: با تخلف باید برخورد شود چه دزد باشد چه زن بی‌حجاب!
  • دومین خبر جعلی به‌نام ایسنا طی ۲ ماه اخیر/ نظر صریح ساترا درباره یک سریال
  • اجرای دیالوگ ترانه علیدوستی به زبان کره ای توسط بازیگر زن «نون خ» | آرزوی سلامتی خانم بازیگر برای ترانه علیدوستی + ویدئو
  • متعهد به خرید داخلی مرغ از مرغداران
  • مرمت پل خاتون کرج تا آخر امسال تمام می‌شود
  • خرید حمایتی مرغ به هزارتن در روز رسید
  • من خلبان نیستم رسکیومن ارتشم! از سرهنگ بازنشسته هوانیروز  ارتش تا عمو کاووس «نون خ»